بسم الله الرحمن الرحیم
منم عمار همون بچه بسیجی * زخاک فکه و فاو و دوعیجی
همون سینه زنی که میره هیئت* کلاس عشق بازی با ولایت
همونی که شنیده این عمار* دلش آتیش گرفته از غم یار
نوشته نامه ای از جان به جانان * به نام حق تعالی رب منان
سلام مولای من سید علی جان* سلام ای رهبرم ای قلب ایران
سلام ای قوت دلهای خسته * بگو مولا دلت از چی شکسته ؟
بگو آقا که دل ها بی قراره * چشا رو گونه ها شبنم می کاره
بگو آقا فقط با یک اشاره * که غصه دلامون رو کرده پاره
من عمار دارم خونه به خونه * میگم از مکر شورای زمونه
از اون فتنه گران انتخابات * که میدون آمدن با شال سادات
جسورانه دل رهبر شکستین * خیال کردین که در کوفه نشستین
علی 70 میلیون یار داره * هزاران مالک و عمار داره
چه سلمانها به دورش در طوافن * چه شمشیر ها به اذنش در غلافن
فقط کافی ست تا با یک اشاره * جهان کفر گردد پاره پاره
الا ای رهبرم لب تر کن ای دوست * که جان من گره در پیچش موست
فدایی ات من عمار آقا * هزاران در هزاران بار آقا
فقط کافی ست لب برگشایی * بتازم یک تنه در هر شعاعی
چنان جنگم ز عشقت تا شهادت * که صد لیلی برن بر تو حسادت
رهبرم صدای غربتت سکوت خیانت را می شکند.......
کجایند گوش های آشنا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بسم رب الزهرا
دخیل بسته ام بر تار و پود چادر خواهری ات ، تا با سرانگشتی لرزان از عشق تو و حسین قلم بزنم . از لحظه لحظه ی باهم بودنتان تا روزهای جدایی و فراق... من امروز می خواهم خواهری ات را به رخِ تمام خواهران دنیا بکشم و به خودم ببالم که سال هاست عشقِ چنین خواهری را در دل خویش پرورانده ام . خواهری که ذره ذره ی وجودش با مهر برادر عجین شده بود و برای برادرش مادری هم می کرد... همه می دانند چه بر سرت آمد از همان کودکی... شنیده اند قصه ی پر کشیدن جدت را و پرپر شدن مادرت را... شنیده اند ماجرای فرق شکافته ی پدرت را و جگر پاره پاره ی برادرت را... شنیده اند نحوه ی بوسیدن گلوی برادر در کربلا و تماشای سر بریده و حنجر خونینش را... شنیده اند از دست های بریده و بدن ارباً اربا و سم اسب ها و نیزه ها و آتش خیمه ها و گوش بی گوشواره و چادر سوخته... اما تو همه ی اینها را دیده ای ... از نزدیک ، با چشم های خیس و پلک های لرزان و دلی مضطر دیده ای... اما هرگز در برابر پروردگارت لب به شکایت بازنکردی ، نه تنها شاکی نبودی بلکه با قلبی آرام گفتی: " ما رایت الا جمیلاً " خودت بگو ، کدام خواهر می تواند برای برادرش چون تو خواهری کند ؟ کدام خواهر پا به پای برادر دل به حادثه می سپارد ؟ کدام خواهر اینگونه تسلیم ولایت برادرش می شود ؟ سال هاست تو رفته ای اما نامت هنوز هم آرامش دل های مضطر است... تو رفته ای اما صبرت را به یادگار گذاشته ای برای لحظه های بی قراری ما... تو رفته ای اما هنوز هم داری برای شیفتگان برادرت خواهری می کنی...
با خامنه ای کسی نگردد گمراه
او در شب تیره می درخشد چون ماه
در هر نفسم برای او می خوانم
لاحول و لاقوة الا بالله
وقتی امام عاشقان غایب است
اطاعت ازخامنه ای واجب است...
واسه رضایت خداوامام زمانم شده حجابت رورعایت
کن...آبجی!!!!
سلامتی دخترایی که چادرشون خاکی و گلی و خیس میشه ولی از سرشون باز نمیشه
سلامتی دخترایی که آروم و سنگین قدم بر میدارن تا مبادا دل نامحرمی بلرزه
سلامتی دخترایی که بهشون میگن امل ولی سرشار از فهم و دانایی ان و بازم سکوت میکنن
تا مبادا ترک بردارد چینی نازک عفتشون
و سلامتی دخترایی که میراث فاطمه زهرا(س) رو خوب
حفظ کردن .....
سلامتی همشون صلوات...
چادر مشکی به تو امنیت می بخشد،خیالت راحت گرگ ها همیشه دنبال شنل قرمزی اند....
سلامتی اون پسری که وقتی یه دختر......از روبروش
میاد سر پایین میندازه و میگه: خدایا خواهرم رو هدایت
کن!
سلامتی اون پسری که وقتی دخترای چادری رو توی
خیابون میبینه سر پایین میندازه و تو دلش میگه :آبجی
دمت گرم که یادگاری مادر و امانت شهدا رو حفظ کردی!
سلامتی اون پسرای باغیرتی که خانم هارو ناموس
خودشون میدونن و پاش بیفته یل میشن واسه دفاع از
ناموس! آره این جور برادرا به شهید علی خلیلی
اقتدا میکنن
سلامتی همشون صلوات راستی برای شادی روح
شهید خلیلی هم صلوات.